عاشقانه ترین

مطلبهای زیبا

حکایت وقت رسیدن مرگ

آقاهه نشسته بود، داشت تلویزیون می دید که یهو مرگ اومد پیشش...
مرگ گفت: الان نوبت توست که ببرمت...
مرد یه کم آشفته شد و گفت: داداش! اگه راه داره بی خیال ما شو، بذار واسه بعد.
مرگ گفت: نه، اصلا راه نداره. همه چیز طبق برنامه است. طبق لیستِ من، الان نوبت توست.
مرد گفت: حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره، بعد جونمو بگیر.

مرگ قبول کرد و مرد رفت تا شربت بیاره... توی شربت 2 تا قرص خواب آور انداخت... مرگ وقتی شربت رو خورد، به خواب عمیقی فرو رفت... مرد وقتی مرگ خواب بود، لیست رو برداشت، اسمش رو پاک کرد و نوشت آخر لیست! و منتظر شد تا مرگ بیدار شه...

مرگ وقتی بیدار شد گفت: دمت گرم داداش! حسابی حال دادی، خستگیم در رفت... به خاطر این محبتت من هم بی خیال تو می شم و می رم از آخر شروع به جون گرفتن می کنم!

نتیجه اخلاقی:
سر هر کسی رو می شه کلاه گذاشت الا سر مرگ... 

نوشته شده در دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:,ساعت 12:25 توسط تینا| |

سبب منم که می شکنم اما حرفی نمی زنم
اگه هیچ کس برام نموند ، واسه اینه که سبب منم

کاش بدونی ماتم دنیام ، بی تو فقط گریه می خوام
کی می دونه این حسرت ها ، چه کرده با روز و شبام
تو زندگیم یه دنیایی ، یه کابوسم ، تو رویایی
یه پاییزم ، تو بهاری ، من یه مرداب ، تو دریایی

از این گریه چه می دونی ، نه دردمی ، نه درمونی
به چه امید می خوای باشی که پیش دردهام بمونی
تو زندگیم یه دنیایی ، یه کابوسم ، تو رویایی
یه پاییزم ، تو بهاری ، من یه مرداب ، تو دریایی

سبب منم که می شکنم اما حرفی نمی زنم
اگه هیچ کس برام نموند ، واسه اینه که سبب منم
سبب منم که می شکنم اما حرفی نمی زنم
اگه هیچ کس برام نموند ، واسه اینه که سبب منم


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت 18:23 توسط تینا| |

دلم برای یک نفر تنگ است…
نه میدانم نامش چیست…
و نه میدانم چه می کند…
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
لبخندش را هم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست…
.
.
.
یاد گرفتـــه ام
انسان مدرنـــی باشــــم
و هــر بار که دلتنـــــــگ میشــــوم
بـه جای بغـــــض و اشــــک
تنهـــا به این جملـــه اکتفــا کنـــم کــه
هوای بـــد ایــن روزهــا
آدم را افســــــــرده میکنـد ..!
.
.
.
گاهی شعر سراغم را میگیرد ٬ گاهی هوای تو
تفاوتی نمیکند ، هر دو ختم میشوید به دلتنگی من
.
.
.
همیشــــه دلتنگی
به خاطر نبـــــــودن شخصی نیست
گاه به علت حضور کسی در کنارت استـــــــ
که حواسش به تــــــــو نیستــــــــ
.
.
.
کــــــــــاش
روزهــــــــــــای دلتنگی ِ مـــــــــن
مثل ِ “دوست داشتن های” تو کوتاه می شد
کــــــــــاش…
.

اس ام اس های قشنگ دلتنگی در ادامــه مطلب 


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت 18:6 توسط تینا| |

گاه می رویم تا برسیم.
کجایش را نمی ‌دانیم.

فقط می‌ رویم تا برسیم ...



بی خبر از آنکه همیشه رفتن راه رسیدن نیست.
گاه برای رسیدن باید نرفت، باید ایستاد و نگریست.
باید دید، شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت کند.
باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده ...



گاه رسیده ای و نمی‌ دانی
و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای
مهم رسیدن نیست، مهم آغاز است
که گاهی هیچ روی نمی دهد
و گاهی می شود بدون آنكه خواسته باشی!



پدرم می گفت تصمیم نگیر!
و اگر گرفتی آغاز را به تأخیر انداختن، نرسیدن است
اما گاهی آغاز نکردنِ یک مسیر بهترین راه رسیدن است



گاه حتی لازم است بعد از نمازت بنشینی و فکر کنی،
ببینی كه ورای باورهایت چیست؟
ترس یا اشتیاق یا حقیقت؟



گاهی هم درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی و غذا بدهی؛
ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟


یا پای کامپیوترت نباشی، گوگل و یاهو و فلان را بی‌خیال شوی
با خانواده ات دور هم بنشینید، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و
ببینی زندگی فقط همین صفحه نمایش و فضای مجازی نیست ...



شاید هم بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی
در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟


لازم است گاهی عیسی باشی
ایوب باشی
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آیی و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و با خود بگویی:
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم ...
آیا ارزشش را داشت؟


سپس کم کم یاد می ‌گیری
که حتی نور خورشید هم سوزاننده است اگر زیاد آفتاب بگیری
می آموزی كه باید در باغ خود گل پرورش دهی
نه آنكه منتظر کسی باشی تا برایت گلی بیاورد.
یاد می ‌گیری که می‌ توانی تحمل کنی که در خداحافظی محکم باشی
و یاد می گیری که بیش از آنكه تصور می كردی خودت و عمرت ارزش دارد 

نوشته شده در سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:56 توسط تینا| |

کلافه کرده ای مرا . . .
چرا همیشه لبخندهایت از نوشته های من زیباتر است؟
.
.
.
تنهـا برنامه اے کــه تـِکرارش
آرزوےِ هر روز مـَن استـــ
پـَخشِ زنده ےِ
نگـاهِ توستــ … هَمیـن…
.
.
.
بـه شـــوق ِ دیــــدارت …
چه آب و جـارویــی
راه انـــداخــتــه انـــد !
چشـم هـا و مـژه هـایـم …
.
.
.
زنـــدگی بهانه استـــ
من هوا را به امید
همنفسی
با تو
تنفس می کنم
.
.
.
بیا یک خط زیر قانون خط های موازی بنویسیم :
“دو خط موازی هیچوقت به هم نمی رسند اما این دلیل نمی شود همدیگر را دوست نداشته باشند”
.

سایر جملات زیبا در ادامــه مطلب 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,ساعت 12:10 توسط تینا| |

اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد
اونو بدرقه راهت می کردم…

::
::

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود …

::
::

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .

::

::

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟

::
::

شکر خدا نشد که عاشقت شوم
تقدیر این نبود که من لایقت شوم
یاد توا کنار دلم چال کرده ام
تا بیخیال تو و هق هق ات شوم

::
::

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری . . .

::
::

وقتی خداحافظی میکنیم
چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .

::
::

اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .

::
::

احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است . . .

::
::

من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم
فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم
تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام
ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . .

::
::

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . .

::
::

انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم
همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند
همانهایی که برای همه لبخند میزنند
همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند
و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . .

::

تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . .

::
::

این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !

::
::

خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . .

::
::

باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . .

::
::

دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .

::
::

زندگی چیدن سیبی است که یاید چید و رفت
زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت
زندگی رودی است جاری هر که آمد
کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت
قاصدک ? این کولی خانه بدوش روزگار
کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . .

::
::

قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم

::
::

فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت:
ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !
گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه
گفت: نگفتم که تمومه دنیا رو !

::
::

با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . .

::
::

باز هم از چشمه لبهای من/تشنه ای سیراب شد سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من /رهروی در خواب شد در خواب شد
(فروغ)

::
::

نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم . . .

::
::

آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم
آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . .

::
::

هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر
با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر
تکرار شو حوالی دستان خسته ام
شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . .

::
::

ای داد دوباره کار دل مشکل شد
نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد
پامال سبکسران سنگین دل شد

::
::

زندگی سخت است تو آسان بگیر
زندگی درد است تو درمان بگیر
زندگی مار است تو جانش بگیر
زندگی جام است تو کامش بگیر . . .

::
::

پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او

::
::

هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من

::
::

قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه

::
::

هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد

::
::

زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست !

::
::

من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !

::
::

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

::
::

بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر ! 

نوشته شده در شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:55 توسط تینا| |

نوشته شده در چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,ساعت 11:40 توسط تینا| |

 


 

خدا گریه ی مسافرو ندید                                                 

 

دل نبست به هیچکس و دل نبرید

 

آدما برای دوری از دیار

 

جاده رو برای غربت آفرید

 

جاده اسم منو فریاد میزنه

 

میگه امروز روز دل بریدنه

 

کوله باری که پر از خاطره هاست

 

روی شونه های مظلوم منه

 

از تموم آدمای خوب و بد

 

از تموم قصه های خوب و بد

 

چی برام مونده به جز یه خاطره

 

نقش گنگی تو غبار پنجره

 

جاده آغوششو وا کرده برام

 

منتظر مونده که من باهاش بیام

 

قصه تلخ خداحافظی رو

 

میخونم با اینکه بسته است لبهام

 

پشت سر گذاشتن خاطره ها

 

همه ی عشق ها و دلبستگی ها

 

خیلی سخته ولی چاره ندارم

 

جاده فریاد میزنه بیا

 

پشت سر گذاشتن خاطره ها

 

همه ی عشق ها و دلبستگی ها

 

خیلی سخته ولی چاره ندارم

 

جاده فریاد میزنه بیا

 

نوشته شده در چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,ساعت 10:38 توسط تینا| |

دلم مثل دلت خون شقایق
چشم‌هام دریای بارون شقایق
مثل مردن می‌مونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق

شقایق درد من یکی دوتا نیست
آخه درد من از بیگانه‌ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستهاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا کسی عاشق نمی‌شه
عزای عشق غصه‌ا‌ش جنس کوهه
‌دل ویرون من از جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی
تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت
ته گلخونه‌های بی‌کسی برد

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

دویدیم دویدیم و دویـــدیم
به شب‌های پُر از قصه رسیدیم
گره زد سرنوشتهامون رو تقدیـــر
ولی ما عاقبت از هم بریدیـــم
شقایق جای تو دشت خدا بود
نه تو گلدون نه توی قصه‌ها بود
حالا از تو فقط این مونده باقی
که سالار تموم عاشق‌هایی

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:1 توسط تینا| |

 

فرشته ی زمینی                        دیوونتم میبینی

نامه برات نوشتم                        رو برگای گل یاس

چرا من اینجا موندم                     اما دل تو اونجاس

فرشته ی زمینی                        دیوونتم میبینی

نامه برات نوشتم                        رو گلای بنفشه

عشق تو عین یاقوت                   سرخه و می درخشه

نامه برات نوشتم                       روی گلای لاله

راستی که داشتن تو                  برای من محاله

غصه هامو نوشتم                      روی گلای پونه

هرچی بگی میگم چشم             ساده و بی بهونه

فرشته ی زمینی                       دیوونتم میبینی

گریه هامو نوشتم                      رو قطره های شبنم

ببین چه بد میگذره                    بی تو به قلب مریم

واسه تو عاشونه                       رو آسمون نوشتم

کارم گذشته از عشق               من از جنون نوشتم

فرشته ی زمینی                      دیوونتم میبینی

نبودی زندگیمو                         تلخ و سیاه کشیدم

با ترن سرنوشت                      پشت سرت دویدم

دور بودی خیلی اما                   آخر بهت رسیدم

گفتی اگه عاشقی                   همه باید بدونن

تو نگی ٬ از تو چشمات             فکر تو رو بخونن

فرشته ی زمینی                     دیوونتم میبینی

گفتی تمام دنیا                      باید خبردار بشن

حتی اونا که مردن                  دوباره بیدار بشن

بندارو پاره کردم                    دیوارا رو شکستم

از دریاها گذشتم                  کنار تو نشستم

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

دور چشای نازت                 مات و دیوونه گشتم

از هرچی که عزیز بود           به خاطرت گذشتم

عقلو دادم به دریا                  عاشقیشو دزدیدم

ترس و فراری دادم                 نفس هاتو بوسیدم

فرشته ی زمینی                   دیوونتم میبینی

واسه حیات قلبت               درخت بید آوردم

تا تو بیای دنبالم               اسب سفید آوردم

رویاهامو اوردم                   با طعم عشق پاییز

با تو دیگه بهشته               نه تلخه ٬ نه غم انگیز

فرشته ی زمینی                    دیوونتم میبینی

آرزوهامو چیدم                     از رو درخت سیبم

کنار تو که باشم                   نه خستم نه غریبم

خاطره هاتو آروم                       لای حریر پیچیدم

خدام اگه بخوادت                تو رو بهش نمی دم

سمفونی صداتو                   چیدم کنار بارون

بارون دیگه نبارید                گم شد تو لحظه هامون

صدای ابریشمیت               جادوی رنگ و نوره

قصر قشنگ چشمات             مرمریه ٬ بلوره

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

ترانه هام تموم شد              چی کار کنم عزیزم

قلبمو دادم به تو                پس چی به پات بریزم

چشماتو واکن گلم                 زندگیمو آوردم

برای ولین بار                   با داشتن تو بردم

فرشته ی زمینی             دیوونتم میبینی

نگین انگشتر                   آسمون بلندی

عشق ترانه هامو              یه وقتا میپسندی

قصه ی دیوونگیم               به کهکشون می رسه

کار من از دست تو                  به یه جنون می رسه

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

سفیدی شوق برف               اوج رو قله هایی

من اینجا پیش توام             توام بگو کجایی

ماه نگات بتابه             چشمامو وا میکنم

فقط واسه من بخون              دارم نگاه میکنم

عین صلیب و معبد                 عزیزی و مقدس

اسم تو رو آوردن                 مشکله اما ساده س

واسه به تو رسیدن             یکی شد آسون وسخت

وقتی تو مال من شی            دنیا داره یه خوشبخت

فرشته ی زمینی                 دیوونتم میبینی

 


نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:50 توسط تینا| |

 

اون شب خاکستری که تو رفتی

ماه راهشو از آسمون جدا کرد

کهکشونی که پر بود از ستاره

تک تک سیاره هاشو صدا کرد

نگین انگشتر ابرا افتاد

بین غبار و مه و سایه گم شد

انگار که چشمای پلید ابلیس

به سرنوشت هممون نگاه کرد

پولک بالای فرشته ها ریخت

ماه از نردبون اوجش افتاد

قصه ی رفتن تو خیلی ساده

روز فرشته هامونو عزا کرد

اشکای دختری که عاشقت بود

چکید رو تقویم و همونجا خشکید

باز دخترک رویاشو سرزنش کرد

کجای بودنش با تو خطا کرد

غروب رو مخمل نگاش نشست و

سقف بلوری چشاش تکون خورد

تو گرگ و میش بغض و حسرت و درد

تنها واسه برگشتنت دعا کرد

چشمای رنگ عسلت چیا داشت

که دیگه خورشید توی آسمون نیست

گوشه ی چشمی ام به من نداشتی

شاید همون تو رو واسم خدا کرد

شیشه ی قاب آرزو ترک خورد

یه بید مجنون سر گذاشت به صحرا

دختری رو که ثروتش تو بودی

رفتن بی سر و صدات گدا کرد

کدوم اشارت منو تا جنون برد

تو روی خوش به من نشون ندادی

پس این چه حسی بود که بهتر از خون

تو رو تو قلب و رگ و ریشه جا کرد

پس کوچه ها همه رسید به بن بست

قحطی بارون شد و برف و خوبی

یه پر کشیدن موقت تو

عمر تمام سالا رو سیا کرد

قربونی خواستی بگو فصلا هستن

به جز تولدت که تو بهشته

زمستون و اسفند و به خاطر تو

نذر غریبی پرنده ها کرد

دیگه بیا این طرفا نفس نیست

دریا به آخر خودش رسیده

قفل و قفس هوامونو گرفته

باید یه جور آسمونو رها کرد

از وقتی رفتی همه چی شکسته

از دل و پنجره تا عهد و آینه

نامه دیگه به مقصدش نمیره

نامه ها رو دیگه نمیشه تا کرد

آب پاشیدم که زود بیای عزیزم

هرچی قسم بود پای تو نوشتم

نمی دونم کسی دعا بلد نیست

یا مرغ آمین پشتشو به ما کرد

روزامو می دوزم به در به چشمام

فقط تو رو از همه دنیا می خوام

تا برسی از روی کوه مشرق

باید تمام جاده ها رو وا کرد

بوسه و التماس و عطر پونه

فرش طلای قدمای نازت

خونه ی آسمون هفتم آباد

که توی قصرم تو رو پادشا کرد

 

نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:49 توسط تینا| |


 

چشامو بستم و دارم تو رو بهتر میبینم

اما چشم تو بازم منو نگا نمی کنه

عمریه دارم صدات می کنم و جواب می دی

عمریه چشات ولی من و صدا نمیکنه

نمی دونم چرا من شدم به عشق تو اسیر

چرا عشق من چشاتو مبتلا نمی کنه

دلو پیچیدم لای یه برگ ناز گل سرخ

چشات اما به دلم هم اعتنا نمی کنه

جون من خیلی کمه اما فدات گرچه آدم

جونشو برای هرکسی فدا نمی کنه

غنچه ی آرزوهام می شکفه با خنده ی تو

حتی خوشبختی من اخماتو وا نمی کنه

می دونم نمی شه سرنوشت ما یکی باشه

تو می گی آدم عاقل که خطا نمی کنه

نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی

آخه سنگم با شیشه اینجوری تا نمی کنه

من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون

تو قبول نمی کنی دل اشتباه نمی کنه

من می گم خداکنه یجوری مال من بشی

نمی دونم چرا این کارو خدا نمی کنه

نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:46 توسط تینا| |


 

عاشق و معشوق ها ای کاش انقد بهم شک نداشتن

سقف اعتمادامون کاش انقدر ترک نداشتن

چی میشد دست من و تو همیشه تو دست هم بود

از ما هرچی که می گفتن واسه ی عاشقی کم بود

چی می شد بی التماسم تو می اومدی به خونه

چی می شد دلت می دونست که باید پیشم بمونه

چی می شد می سوخت دلامون واسه التماس سیبا

چی می شد دنیا رو یک شب بسپاریم دست غریبا

چی می شد من رو تو یک شب ببری به زیر بارون

حتی به قیمت مرگ عزت و آبروهامون

کاش برای کشتی عشق یکی از ما ناخدا بود

که می رفتیم اونجا غیر ما فقط خدا بود

چشمای ناز تو ای کاش یه ضریحی داشت طلایی

انقدر دورش می گشتم که نشه پیداش جدایی

کاشکی یادمون نمی رفت عهدامون بدون علت

واسه ی دفاع از خود دست نمی زدیم به تهمت

کاشکی عهدامون نمی شکست با یه اتفاق ساده

به دلیل اینکه آدم توی این دنیا زیاده

کاش برای اون مهم بود چشام از خاطره خیسه

گفته بودم که دل من برای اون می نویسه

یادته واست نوشتم روی صفحه های رنگی

حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی

گفتی تنها راهه پرواز ولی آسمون چه دوره

واسه تو فرقی نداره که دسات مثل بلوره

کی میگه سرمای بهمن واسه باریدنه برفه

ایراد از عشق من و توست که همش اسیر حرفه

نگرانم واسه اون روز که بازم تازه شه داغم

می دونم یه روز نزدیک نمیای دیگه سراغم

من خودم دیدم ستاره نور نداره بی فروغه

تو اصن دوسم نداشتی هرچی که گفتی دروغه

هنوزم عاشقتم جون چشمات جون دریا

ولیکن یادت بمونه خوب منو گذاشتی تنها

میخواد دعاهای ما واسه همدیگه بگیره

یکی از ما با شهامت واسه اون یکی بمیره

انقدر بین دلا و حرفای ما اختلافه

این روزا درد غریبی می کنه ما رو کلافه

چی میشه با هم بسازیم یه روزی یه شهر تازه

بدون اینکه بگیریم از کسی حتی اجازه

یادگاری بنویسیم کاش رو گلبرگای قرمز

بنویسیم که عزیزم هرجا باشم بی تو هرگز

کاش نشه زندگیامون یه روزی اسیر تکرار

و یادت میاد عزیزم گفتی به امید دیدار ؟

نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:41 توسط تینا| |

 

لالا لالا گل ریحون

دوتا فال و دوتا فنجون

توی فنجون تو لیلی

تو خط فال من مجنون

لالا لالا گل خشخاش

چه نازی داره تو چشماش

پر از نقاشیه خوابت

تو تنها فکر اونا باش

لالا لالا گل پونه

گل خوش رنگ بابونه

دیگه هیچکس تو این دنیا

سر قولش نمیمونه

لالا لالا شبه دیره

بببین ماهو داره میره

هزارتا قصه هم گفتم

چرا خوابت نمیگیره؟؟

لالا لالا گل لاله

نبینم رویاهات کاله

فرشته مثل تو پاکه

فقط فرقش دوتا باله

لالا لالا گل رعنا

میخواد بارون بیاد اینجا

کی گفته تو ازم دوری ؟؟

ببین نزدیکتم حالا

لالا لالا گل پسته

نشی از این روزا خسته

چقد خوابی که میشینه

تو چشمای تو خوشبخته

لالا لالا گل مریم

نشینه تو چشات شبنم

یه عمره من فقط هرشب

واسه تو آرزو کردم

لالا لالا گل پونه

کلاغ آخر رسید خونه

یکی پیدا میشه یه شب

سر هر قولی میمونه

لالا لالا گل زردم

چراغارم خاموش کردم

بخواب که مثل پروانه

خودم دور تو میگردم

نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:24 توسط تینا| |

جملات زیبا گیله مرد مهربان باش

    مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.

    اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.

    اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.

    اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.

    آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.

    اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.

    نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.

    بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

    و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم.

 

نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:41 توسط تینا| |

                                           

 

ماهگیر دلش سوخت !
 

این بار ماهی قلاب را رها نمیکرد ,
 

بقیه جملات زیبا در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:33 توسط تینا| |

www.parsnaz.com|جدیدترین اس ام اس و جوک خنده دار و طنز 

 

مراحل چهارگانه تحقیق در ایران:

 

 

Ctrl+A

 

 

Ctrl+C

 

 

Ctrl+V

 

 

Ctrl+P

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

 متوسط میزانی که یک خانم در طول عمرش روژلب میزنه چقدره؟


 

دو کیلوگرم

 

 

روژلب حاوی ۳۰۰ گرم سرب میباشد

 

 

که ۶۸ درصد میزان سرطان را در آقایان افزایش میدهد !

 

 

چون آنها هستن که کوفتش میکنن !


 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

حیف نون میفته دنباله دختره ، بهش میگه دوست دارم


 

دختره میگه نیا دنبالم اسیر میشی ها


 

میگه انقدر میام دنبالت تا شهید بشم!

 

 

.


 

.


 

.

 

 

سوال گزینه ای :

 

 

اگر مادر زن و یا زن شما در حال غرق شدن باشند

 

 

و شما فقط یک حق انتخاب داشته باشید میروید

 

 

سینما  ؟ یا رستوران !؟

 

 

.

 

 

.

 

 

.


 

از سخنان قصار حیف نون  :

 

 

هر چی کمتر بهش بیشتر فکر کنی ، بیشتر دردش کمتر میشه!

 

 

.


 

.

 

 

.

 

 

کنکوری های عزیز ! هیچکس از شما توقع نداره ! امید امام هم به دبستانی ها بود !

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

غضنفر تا ده سال برای مادرش عزاداری می کرد

 

 

بهش میگن : آخه چقدر گریه می کنی ده سال گذشته


 

میگه : آخه هر وقت یادم میفته که موقع خاکسپاریش


 

چه دست و پایی میزد جیگرم آتیش می گیره !


 

.


 

.

 

 

.

 

 

////////////////////// //


سرشمارى ترشیده هاست قربون دستت یه خط بکش بده بعدى ! 

 

 

.

 

 

.

 

 

.


 

غضنفر روشن فکر می شه پشه ها دور سرش جمع میشن !


 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

دیگران را ببخش … نه به خاطرِ اینکه سزاوارِ بخشش اند …

 

به دلیلِ اینکه: گورِ بابا شون !!! 

 

 

.

 

 

.


 

.

 

 

اس ام اس شب امتحان

 

 

یه احمقی یه درسی اختراع میکنه


 

هزار تا عاقل نمیتونن پاسش کنن!!


 

.

 

 

.

 

 

.


 

دعای تابستان

 

 

انی یحب کولر و اسپیلیتا و لعن الله بخاریا و شوفاژا

 

 

ولعن الله کنتر دیجیتال و لعن الله یارانه برق شدیدا

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

میدونی چی از صدتا فحش بدتره ؟؟


 

مشترک گرامی با شارژ ۱۰۸۵۰۰۰ ریال دیگر برنده ۱۰۰۰ریال اعتبار رایگان می شوید !


 

 

.


 

تحقیقات نشون داده شوهران سیگاری تمایل بیشتری برای

 

 

گذاشتن آشغال دم در نسبت به شوهران غیرسیگاری دارند!


 

پس داشتن یه شوهر  سیگاری خودش یه امتیازه!

 

 

.

 

 

.

 

 

حیف نون میرسه به یه هیئت ، از یکی جلو در میپرسه ، آقا اینها این تو چی کار میکنن؟


 

یارو میگه: اینها ده روز سینه میزنن


 

 میگه: ای بابا ، ایلده کنترات بده ۳ روزه میزنیم !


 

.

 

 

.

 

 

یه نفر میره دزدی، چیزی پیدا نمی‌کنه؛ از لجش مشق بچه را خط میزنه!

 

 

.

 

.

 

 

شوهره به زنش میگه: برای شام دوستمو دعوت کردم خونه

 

 

زنش می گه: چرا این کارو کردی ؟ ظرفا کثیفن ، ببین خونه چقدر به هم ریخته است

 

 

شوهر می گه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره !

 

 

.

 

 

.

 

 

.


 

هیچ وقت حسرت چیزایو رو که نداری نخور

 

 

مثه عقل، فهم، شعور، درک، انسانیت ،شخصیت، خوشگلی

 

حالا مثلا من دارم کجا رو گرفتم !؟

نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:47 توسط تینا| |



دیوانه نیستم !

فقط ، فقط طوری “خاص” که دیگران نمیتوانند ، تو را “دوست” دارم

.

.

.

چه باشه چه نباشه ، محبت سر جاشه / چه داری چه نداری ، تو عزیز روزگاری . . .

.

.

.

برای پیش تو بودن “بلیط” لازم نیست

مرور قصه ی دل کافی ست . . .

.

.

.

درست زمانی که سرت جای دیگری گرم است ؛ دل من همینجا یخ میزند !

چه فاصله زیادی است از سر تو تا دل من . . .

.

.

.

خاطره ها را رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید  !

.

.

.

خدایا این “قسمت” رو کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشه ، میگن “نیست” ؟

.

.

.

نمیپرسی تو حالی از دل غمگین و بیمارم / ولی من هر کجا باشم ، خیالت را به سر دارم .

.

.

.

از لحظه ای که چشم باز میکنم

کار شروع میشود

نظارت و برسی کیفیت تک تک اعضای بدن

قلب … چشم … گوش …

مبادا ذره ای

از عاشق تو بودن منحرف شده باشند . . . !

.

.

.

همه دردم این بود

عشقش بودم وقتایی که عشقش نبود . . . !

.

.

.

سهم “من” از “تو” عشق نیست ، ذوق نیست ، اشتیاق نیست

 همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند !

.

.

.

نزدیکی در فاصله نیست ، در اندیشه است و تو اکنون مهمان اندیشه ی منی . . .

.

.

.

یوسف و زلیخا را بی خیال !

من

در آغوش  همین پیراهن  یادگاری

هزار سال جوان تر میشوم . . . !

.

.

.

 پنداشتی که چون ز تو بگسستم /  دیگر مرا خیال تو در سر نیست

اما چه گویمت که جز این آتش /  بر جان من شراره ی دیگر نیست . . .

.

.

.

برایت مینویسم دوستت دارم

میدانم که نمیدانی

ولی میدانم که میخوانی آرزویم این است که نخوانده بدانی . . .

.

.

.

با توام بی حضور تو ، بی منی با حضور من

می بینی تا کجا وفادار ماندم تا دل نازک
پروانه نشکند ؟

همه ی سهم من از خود دلی بود که به تو دادم . . .

.

.

.

نشسته ام ، کجا ؟ کنار همان چاهی که تو برایم کندی

عمق نامردی ات را اندازه می گیرم !

.

.

.

ذهنم فلج می شـــــود… وقتی می خوانمت

و تو حتی نمیگویی

جـــــــــانم . . .

.

.

.

با تو زیر بارانم ، چتر برای چه ؟ خیال که خیس نمی شود !

.

.

.

پایان سریال دروغ هایت بود آخرین لبخندت

و چه ساده بودم من که تا تیتراژ پایانی به پای تو نشستم . . .

.

.

.

دوستی ها کمرنگ ، بی کسی ها پیداست / راست گفتی سهراب ، آدم اینجا تنهاست . . .

.

.

.

چه رسم تلخی ست

تو ، بی خبر از من و تمام من ، درگیر تو !

.

.

.

دیشب که باران آمد … میخواستم سراغت را بگیرم …

اما خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی . . .

.

.

.

دیکتاتور

تویی و آغوشت !

که هر بار

مرا تسلیم می کند . . . !

.

.

.

روی کفنم بنویسید

موریانه ها

زهرمارتان

این تن که می خورید

حسرت شیرین بود

که خاک به آغوش کشید !

.

.

.

مستانه هایم شروع می شود

آن گاه که گیسوهایت را در شراب، جلا می دهی

.

.

.

آنقدر میوه های سمپاشی شده به خوردمان دادند

که این روزها

با حرف هایمان هم ، آدم می کشیم . . .

.

.

.

تراشکـــــــار ماهـــــــری شده ام بس کـــــــه تـــــــو نیـــــــامدی

و من بـــــــرای دلــــــــم بهانـــــــه تراشیدم . . . !

.

.

.

باد آورده را باد می برد

اما

تو که با پای خودت آمده بودی . . .

.

.

.

ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایم

غصه معنایی ندارد تا تو می خندی برایم  . . .

.

.

.

بی هیچ صدائی می آیند

زمانی که نمی دانی

در دلت یک مزرعه آرزو می کارند و…

بی هیج نشانی از دلت می گریزند

تا تمام چیزی که به یاد می آوری

حسرتی باشد به درازای زندگی

چه قدر بی رحمند رویاهـا . . .

.

.

.

خنده ام میگیرد

وقتی پس از مدت ها بی خبری

بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری

میگویی : دلم برایت تنگ است

یا مرا به بازی گرفته ای

یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی

دلتنگی ارزانی خودت . . .

.

.

.

خدا ما رو برای هم نمی ‏خواست / فقط می ‏خواست همو فهمیده باشیم

بدونیم نیمه ما ، مال ما نیست / فقط خواست نیمه ‏مون و دیده باشیم

تموم لحظه‏ های این تب تلخ / خدا از حسرت ما با خبر بود

خودش ما رو برای هم نمی ‏خواست / خودت دیدی دعامون بی ‏اثر بود  . . .

.

.

.

دلم می خواهد نامت را صدا کنم

یک طور دیگر

جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد

یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم

دلم می خواهد نامت را صدا کنم

یک طور که دلت قرص شود که من هستم

یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی

نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:42 توسط تینا| |

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد

پیش از تولد تو به صف ایستاده اند

تا راز زاد روز تو را بدانند

 تولدت مبارک

                                     

زبان ما قاصر است از شکر نعمت تولد و حس بودن شما

در روز تولدت سر بر زمین سائیده و از درگاه حضرت حق نهایت سپاس خود را بجا آورده

و برایت  سالهای سال عمر با عزت و برکت خواستاریم .

باشد که بقاء عمرت با عزت و سربلندی و توام با خدمت باشد . . .

ادامه در ادامه مطلبwww.parsnaz.ir - عکسهای متحرک و زیبای تولدت مبارک


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:20 توسط تینا| |

                     عکس های رمانتیک عاشقانه - www.taknaz.ir

نگران نباش ، نمی شود دوستت نداشت ، لجم هم بگیرد از دستت ، دفترچه خاطراتم پر از فحش های عاشقانه می شود .
.
.
هر شب از پشت صفحه ی کوچک موبایلم در آغوش میگیرمت و نمیدانی چه آر
امشیست همین آغوش خیالی
.
.
عشق مثل خورشید میمونه ، هنوز
از طلوعش لذت نبردی از غروبش دلگیر میشی
.
.
هر دو دستم به دع
ا بردارم ، تا هر آنجا که خوشی هست تو آنجا باشی
.
.
بیا جایمان را عوض کنیم ، دلم لک زده بر
ای اینکه کسی عاشقم باشد .


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:44 توسط تینا| |

 

 


من "تــــــو" را به دلم قول داده ام ...
نگذار بد قول شوم ..


به گمانم یادت پنجره ی احساسم را میکوبد ، چرا که در دلم هوای دلتنگی به پاست


آنان که عشق را می فهمند عذاب میکشند
و آنان که عشق را نمی فهمند عذاب میدهند.....!


شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن.. چندشم می شود از لکه ی انگشت دروغ


خوشتر از قالي کرمان غزلي ساخته ام، نخ به نخ زير قدم هاي تو انداخته ام، من همان قالي پاخورده ي خاک آلودم، که دلم را به تمناي دلت باخته ام.


لبریز غزل بیا همی آهسته
چون آیه بخوان مرا کمی آهسته
آهسته مرا رها بکن از سر عشق
تا در تو رها شوم دمی آهسته


بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال عاشقم هنوز


تا دوباره دیدنت...
این رختخواب را "وارونه" خواهم خوابید!
...
"خیانت" است به تو!
سر بر کنار "خیالت" گذاشتن!


دل خوش میطلبم سیری چند؟
پای در بند به زنجیری چند؟؟
با چنین باده و جامی ساقی
تو بگو عشق و صفا سیری چند؟؟


دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست
اگر برف بیاد هست ، اگر برف نیاید نیست
مثل دنیای من ، اگر تو باشی هستم ، اگر نباشی …!


دلم را ساده گیر آورده ای
تو نه مستاجر، اسیر آورده ای
تو تمام رهن قلبت پیش پیش است
نگو بازم که دیر آورده ای !


ای بهار زندگیم ، ای امید بودنم
غنچه ی لبهای تو ، گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو ، قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو ، بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت ، جاده ی رسیدنم


آشفته دلان را هوس خواب نباشد ، شوری که به دریاست به مرداب نباشد


شوقی، که چو گل دل شکفاند، عشق است
ذهنی، که رموز عشق داند، عشق است
مهری، که تو را از تو رهاند، عشق است
لطفی، که تو را بدو رساند، عشق است


روزگاری هستی ام را می نواخت ، آفتاب عشق شور انگیز من
این زمان خاموش و خالی مانده است ، سینه ی از آرزو لبریز من


نبض زندگی هنوز می زند ، من و تو زنده ایم ، بهار در راه است
ستاره چشمک می زند ، غنچه ها باز شده اند
مرغ عشق من می خواند ، پس چرا ناامیدی . . . ؟


داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم
بیش از این از من مسکین چه تمنا داری . . . ؟


هر جا دلت شکست ......قبل رفتن ..... خودت جاروش کن
تا هر ناکسی .......منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره.....


فاصله گرچه دست های ما را از هم جدا کرد ولی خوشحالم که جـرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود


تو از زیبا ترین نیلوفر من ، بخوان غم را تو از چشم تر من
بدان این روی زرد از دوری توست ، که سر بیرون زد از خاکستر من


گلی دارم که تو گلها غریبه / نه نارنجه و نه لیمو و نه سیبه
گلی دارم به دست کس نمیدم ، خریدم گوهری و پس نمیدم


کاش هرگز در محبت شک نبود / تک سوار مهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان و دل است / واژه تلخ خیانت حک نبود


میخوام به زودی ببینمت ، کنار چهار راه دلتنگی ، خیابان تنهایی ، کوچه دوستی


دو نگاهی که کردمت همه عمر ، نرود تا قیامت از یادم
نگاه اولین که دل بردی ، نگاه اخرین که جان دادم


این یه تار موی تو هست که به دنیا نمیدم
حتی اون شپش وسطشو !

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود / جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد / هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود


دلم را ساده گیر آورده ای
تو نه مستاجر، اسیر آورده ای
تو تمام رهن قلبت پیش پیش است
نگو بازم که دیر آورده ای !


عاشقی تنها مرحله ای از راه زندگی است که شوخی غرور در آن تابلویی ندارد


ای بهار زندگیم ، ای امید بودنم
غنچه ی لبهای تو ، گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو ، قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو ، بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت ، جاده ی رسیدنم


آشفته دلان را هوس خواب نباشد ، شوری که به دریاست به مرداب نباشد


شوقی، که چو گل دل شکفاند، عشق است
ذهنی، که رموز عشق داند، عشق است
مهری، که تو را از تو رهاند، عشق است
لطفی، که تو را بدو رساند، عشق است


روزگاری هستی ام را می نواخت ، آفتاب عشق شور انگیز من
این زمان خاموش و خالی مانده است ، سینه ی از آرزو لبریز من


نبض زندگی هنوز می زند ، من و تو زنده ایم ، بهار در راه است
ستاره چشمک می زند ، غنچه ها باز شده اند
مرغ عشق من می خواند ، پس چرا ناامیدی


داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم
بیش از این از من مسکین چه تمنا داری . . . ؟


میگن شبا فرشته ها از آرزوی آدما، قصه میگن واسه خدا! خدا کنه همین شبا گفته بشه قصه ی تو واسه خدا


طب مدرن
طب سنتی
طب سوزنی
همه را امتحان کرده ام
درد بی درمان است درد دوریت !


از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد از این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ، هم بسازد


مسافرترین آدم دنیا هم
دست خطی می خواهد که بنویسد برایش
” زود برگرد “
طاقت دوری ات را ندارم


ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم
به نفسهای تو در س

نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:40 توسط تینا| |

ای كاش مثل مورچه ای بودم....
تا كمی از نگاهت را
برای این روزهای قحطی زده ام
پنهان می كردم


طعم گندم
وسوسه ی سیب
و شیطنت حوّا...
دهانم آب افتاد تا آدم شوم!!!


دیگر وقت رفتن است!
تا خانه دلت
راه زیادی باقی است
سفری در پیش است
آخر من
مسافر دل"تو" هستم!!!


"یک معادله ساده"
دلم مدیون توست و
عشقت
تنها داشته ام!
پس چگونه است که
این همه بدهی و سرمایه
برابر با داشتن تو نمیشود!؟!


"من"
هر شب
به زیبایی آسمانی می اندیشم
که ماهش "تو" هستی!


آسمان دلم
امشب عجیب بارانی است
چتر میشوی برایم؟


مگر قرار بود تیر نگاهت
مشقی باشد؟!
حالا باید بگویم که
دیدار به قیامت!!!


فنجان که بشکند
می ریزم روی میز
فرقی نمی کند
دستهای تو لرزیده باشد
یا پایه های میز
من سرد شده بودم!


هوا سرد شد
سرما توی رختخوابم غلت خورد
من
خوابهایم را سفت بغل کردم
شال گردن ام را دورشان پیچیدم
و تاصبح
همه ی ما عطسه می کردیم


عکس درون قاب
با وحشت
سرش را به دیوارها می کوبد
او دیگر
زندگی را
روی پوست اش احساس نمی کند


شهرمن رو به زوال است تو باید باشی /
دل من زیر سوال است تو باید باشی /
فال حافظ زدم آن رند غزل خوان میگفت /
زندگی بی تو محال است تو باید باشی


زنده باد آنکس که گاهی یادی از ما میکند!
از خجالت ما غریبان غرق دریا میکند!
حال ما میپرسد و از مهربانیهای خود این دل رنجور ما را عطر گلها میکند


دست من کوتاه از دیدار توست ، قلب من اما همیشه یاد توست،
بهترینم هر کجا هستی بدان ، هر کجا باشم قلبم یاد توست.


بي تو نمي شه باشم اي آخرين اميدم
اميد من تو هستي بي تو يه نا اميدم
در اوج با تو بودن نمي شه که جدا شد
نمي شه از دل تو دقيقه اي رها شد
اي بهترين رفيقم تو اوج بي کسي ها
نذار بشم اسيره غم هاي تلخ دنيا
رفيق من تو هستي تويي که بهتريني
تنها نذار بمونم تا اشکامو نبيني
دلم مي خواد هميشه کنار تو بمونم
به من نگو نميشه که از تو من بخونم
رفيق خوب من باش تو اين روزاي تاريک
منو رها کن از اين دنياي سرده کوچيک
نگو ميخواي جدا شي به ياد من نباشي
نگو ميخواي بري تو رفيق نيمه راه شي


ببین این اسمش دله! اگه قرار بود بفهمه فاصله یعنی چی، اگه قرار بود بفهمه که نمیشه، میشد مغز، دله دیگه، نمیفهمه


"شادی" پروانه ای است که هر چه تفلا کنی نمیتوانی آن را شکار کنی، باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند، پس زندگیت سرشار از آرامش و شانه هایت پر از پروانه


نیستی همنفسم سهم دلم بی کسیه
تنهایی پر از غم و حسرت و دلواپسیه
بی تو این زنده بودن زندگی محسوب نمیشه
زخم رو قلب شکسته ام تا ابد خوب نمیشه


اینجا زمین است، زمین گرد است
تویی که مرا دور زدی!
فردا به خودم خواهی رسید
حال و روزت دیدنیست


دل نزد توست گر چه دوری ز برم
جویای توام اگر نپرسی خبرم
خالی نشود خیالت از چشم ترم
در قلب منی اگر چه جایی دگرم


هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من . . .


تو را انگار یک جا دیده بودم
میان خواب و رویا دیده بودم
نگاهت همچو شبنم آشنا بود
گمانم بین گلها دیده بودم


زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل! چشم فراموش میکند اما دل هرگز! پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد


سوختن قصه ی شمع است ولی قسمت ماست، شاید این قصه ی تنهایی ما کار خداست، آنقدر سوخته ام با همه ی بی تقصیری، که جهنم نگزارد به تنم تاثیری


به تو سوگند! به راز گل سرخ به پروانه که در عشق فنا میگردد زندگی زیبا نیست، آنچه زیباست تویی، تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی


...مترسک گفت: ای گندم تو گواه باش مرا برای ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده ای بودم که از گرسنگی مرد


ما پیام دوست داشتنمان را با دود به هم میرسانیم! نمیدانم آن سو برای تو تکه چوبی هست یا نه؟ من اینجا جنگلی را به آتش کشیده ام!!


بی تو نمی شه باشم ای آخرین امیدم
امید من تو هستی بی تو یه نا امیدم
در اوج با تو بودن نمی شه که جدا شد
نمی شه از دل تو دقیقه ای رها شد
ای بهترین رفیقم تو اوج بی کسی ها
نذار بشم اسیره غم های تلخ دنیا
رفیق من تو هستی تویی که بهترینی
تنها نذار بمونم تا اشکامو نبینی
دلم می خواد همیشه کنار تو بمونم
به من نگو نمیشه که از تو من بخونم
رفیق خوب من باش تو این روزای تاریک
منو رها کن از این دنیای سرده کوچیک
نگو میخوای جدا شی به یاد من نباشی
نگو میخوای بری تو رفیق نیمه راه شی


دلم را ساده گیر آورده ای
تو نه مستاجر، اسیر آورده ای
تو تمام رهن قلبت پیش پیش است
نگو بازم که دیر آورده ای !


ای بهار زندگیم ، ای امید بودنم
غنچه ی لبهای تو ، گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو ، قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو ، بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت ، جاده ی رسیدنم

رو ادامه مطلب کلیک کن


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:30 توسط تینا| |

 


بعضي وقتا تو دعوا فقط بايد نگاه کني!سکوت کني!فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخري!تموم که شد بغلش کني و اروم.در گوشش بگي:با من نجنگ ,
من دوست دارم





به جای شانه هایت...
بالش خودم راترجیح می دهم...
شانه هایت مثل بالش مسافرخانه ها می ماند...!!
خوب می دانم سرهای زیادی را
مهمان بوده...


همیشه یکی هست که درد دلت رو بهش بگی
ولی
وای از اون روزی که همون بشه درد دلت


آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام


این که هربارسرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزشت نیست
آنقدر بی ارزشی که خیلی ها اندازه توهستند


قمار زندگی را به کسی باختم که "تک دل" را با "خشت" برید، جریمه اش"یک عمر" "حســــرت" شد، باختِ زیبایی بود ......! یادش رفته بود که من یارش هستم نه حریفش !!!یاد گرفتم به "دل"، "دل" نبندم ... یاد گرفتم از روی "دل" حکم نکنم .. "دل" را باید "بُــر" زد جایش "سنگ" ریخت ..که با "خشت" "تک بــُری" نکنند


افسانه ها را رها کن
دوری و دوستی کدام است؟
اگر نباشی دیگری جایت را میگیرد
به همین سادگی


در زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیرکند..
گوشت خودش را می کند و میداد تا جوجه هایش بخورند...
زمستان تمام شد وکلاغ مرد اما بچه هایش نجات پیدا کردن..
وگفتند خوب شد مرد..راحت شدیم از این غذای تکراری.....
این است واقعیت تلخ روزگار ما


کابوس میدیدم از خواب پریدم میخواستم به آغوش تو پناه ببرم...!  افسوس........  یادم رفته بود که از نبودنت...  به خواب پناه برده بودم....!!! ...


کابوس نمی‌بینم
می دانم که مـدت هاسـت
در چشــــــم تو ارزان شده ام
چــــانه میزنم تا به مفــــــت نفروشـیم


آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم
می نمی خواهم بیا ساقی تماشایت کنم
بی قرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن
کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم


(ساده) که باشی
زود (حل) میشوی
میروند سر وقت (مساله ) بعدی…


از یه جایی به بعد آدم دیگه دوست نداره همه چی درست بشه ، دوست داره همه چی تموم بشه


حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدرها هم گرد نیست…
هر کس میرود دیگر باز نمیگردد…


وقتی می خواهمت و نیستی
اتفاق خاصی نمی افتد
فقط من، ذره ذره ایوب می شوم


رفته ای ؟؟؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگیها بهش میگم به درک
 

چه سخت است دلتنگ
“” قاصدک “”
بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد…


نمی دانم که دانست او دلیل گریه هایم را؟ / نمی دانم که حس کرد او حضورش در سکوتم را؟ / ومی دانم که می دانست زعاشق بودنش مستم /وجود ساده اش بوده که من اینگونه دل بستم


یه فرشته از سنگ می پرسه که چرا از خدا نمی خوای که تو رو انسان کنه؟سنگ میگه :هنوز اونقدر سخت نشدم که انسان بشم!


سعی کن به خاطر کسی که دوستش داری ،غرورت رو ازدست بدی،ولی مواظب باش که بخاطر غرورت ،کسی رو که دوستش داری از دست ندی .


یه وقت که من نبودم بی خبر از اینجا نری،بدون خداحافظی پر نزنی تنها بری،یه موقع فکر نکنی دلم واست تنگ نمیشه،فکر نکنی اگه بری زندگی کمرنگ نمیشه،اگه بری شبا چشام یه لحظه هم خواب ندارن، آسمونای آرزو یه قطره مهتاب ندارن!


گفتم تو شیرین منی ، گفتی تو فرهادی مگر / گفتم خرابت میشوم،گفتی تو آبادی مگر / گفتم ندادی دل به من، گفتی تو جان دادی مگر / گفتم زکویت میروم ، گفتی تو آزادی مگر / گفتم فراموشم نکن،گفتی تو در یادی مگر / گفتم خاموشم سالها ،گفتی تو فریادی مگر / گفتم که بر بادم مده،گفتی نبر بادی مگر


بوسه یعنی لذت دلدادگی.لذت از شب. لذت از دیوانگی…..بوسه یعنی حس خوب طعم عشق.طعم شیرینی به رنگ سادگی……بوسه یعنی آغازی برای ما شدن.لحظه ای با دلبری تنها شدن……بوسه سر فصل کتاب عاشقی.بوسه رمز وارد دلها شدن……بوسه آتش میزند بر جسم و جان.بوسه یعنی عشق من با من بمان……..!


آدمک آخر دنیاست بند
آدمک مرگ همین جاست بخند
آن دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
بخدا مثل تو تنهاست بخند


به چشم من نگاه نکن، دوباره گریت میگیره
ساده بگم که عشق من، باید تو قلبت بمیره
فاصله بین من و تو، از اینجا تا آسموناست
خیلی عزیزی واسه من، ولی زمونه بی وفاست
قسم نخور که روزگار، به کام ما دوتا نبود
به هرکی عاشقه بگو، غم که یکی دوتا نبود
بگو تا وقتی زنده ام، نگاه تو سهم منه
هرجای دنیا که باشی، دلم واست پر میزنه
برای این دربه دری، تو بهترین گواهمی
دروغ نگو، که میدونم همیشه چشم به راهمی


دلِ سبــــــزم را گـره زد ...... و رفت تا بـــــــه آرزوهـــایش برسـد
من فقط یک واسطه بودم
دل را خدا داد و تو هم بردی


خریدار ندارد
دلی کـــه برایت " لک " زدہ است


چه تلخ است ؛علاقه اي که عادت شود ،عادتي که باور شود !باوري که خاطره شود ....وخاطره اي که درد شود ... !!!


از خوبان بیشتر میترسم
روزی تو
خوب من بودی


دل من
پشت سرت
کاسه آبی شد و ریخت
کی شود
پیش روی تو
اسپند شوم؟!؟


 نميــــــــــــدانم
چــــــــــــــــرا مـــــيان اين هـــــــــــمه آدم
پــــيله کرده ام
بـــــــــه تـــــــــــــــــو .......
شـــايد فقط بـــا تـــــو
پــــــــــــــروانه ميشم ...!


بهش بگي دوسش داري پرو ميشه ميره ابهش بگي ازش بدت مياد نا اميد ميشه و ميره ،ا محبت کني خوشي ميزنه زير دلش و ميره،ا محبت نکني ، از يکي ديگه محبت ميگيره و ميره …اخلاصه اومده که بره … خودتو خسته نکن


عشق يعني:به كسي اختيار بدي نابودت كنه اما اعتماد كني كه اين كارو نميكنه.


من درد مي کشمتـو اما چشم هايت را ببنـدسخت است بـدانــم مي بيني ، و بي خيــــالي..!


تازگي ها ديگر عاشق نيست
هستم اما مثل سابق نيستم
بادبان ها را شکستم يک به يک
فکر اقيانوس وقايق نيستم
طرح لبخندي پر از بي رنگي ام
ديگر اهل بغض و هق هق نيستم
آه من ديوانه ام ....ترکم نکن
با جدايي هم موافق نيستم
دوستت دارم ولي باور نکن
با خودم هم نيز صادق نيستم!
حرفهايم غير هذيان هيچ نيست
 تازگي ها ديگر عاشق نيستم


وقتي يه آدم ميگههيچکس منو دوست نداره ،منظورش از هيچکسيک نفر بيشتر نيست . . .همون يه نفري که واسه اون همـــه کسه


روزی بودنم آرزو می شود
كه من دیگر نیستم
آن روز
جای مـن خـوب ست
و حال ِ تـو خـراب
و به گمانم آن روز نزدیك باشد ..


خاطرات نه سر دارند و نه ته!
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند...
میرسند...گاهی وسط یک فکر;گاهی وسط یک خیابان...سردت می کنند...
داغت میکنند...رگ خوابت را بلدند...زمینت می زنند...
خاطرات تمام نمی شوندتمامت می کنند...!


کاش میشد یه روزی متوجه میشدی قهر میکنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی بمان نه شانهایت را بالا بیندازی و بگویی هر طور راحتی


دلم خوش بود که یارم باوفا بود، کمی از زندگیش از آن ما بود، ولی افسوس که فکر ما غلط بود، که زنگ تفریحش احساس ما بود


قلب پر از سکوتم دلتنگه از بی تو ببین چه سرده تابستون و تنهایی


ما را از کودکی
به جدایی ها عادت داده اند
همان جایی که روی تخته سیاهمان نوشتند:
خوب ها / بدها


'در آغوش خودم هستم ...
من خودم را در آغوش گرفته ام ! نه چندان با لطافت ...
نه چندان با محبت ...
اما وفادار ... وفادار ...!


دل من باز گریست، قلب من بازترک خوردوشکست،باز هنگام سفر بود ومن ازچشمانت میخواندم که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد، ونخواهی فهمید بی تو این باغ پر از پاییز است


این هم ازیک عمر مستی کردنم/سالها شبنم پرستی کردنم/ای دلم زهرجدایی را بخور/چوب عمری باوفایی را بخور/ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت/خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت/من که گفتم این بهار افسردنیست/من که گفتم این پرستورفتنیست/آه عجب کاری بدستم داد دل / هم شکست،هم شکستم داد دل


گفتم ای جنگل پیر تازگی ها چه خبر؟
پوزخندی زد و گفت : هیچی ، کابوس تبر!


دعای باران چرا؟ دعای عشق بخوان! این روزها دلها تشنه ترند تا زمین. خدایا کمی عشق ببار.


بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تازنده است باید به فریادش رسید.
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟.
گر نرفتنی خانه اش تا زنده بود.
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام.
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده رادر زندگی قدرش بدان.
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گرنکردی یادمن تا زنده ام.
سنگ مرمر روی قبرم وا نهادن ها چه سود؟..


پایان این حکایت خندانیست من عاشق او بودم و او عاشق او


این تو نیستی
که مرا از یاد برده ای
این منم
که به یادم اجازه نمیدهم
حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند...
صحبت از فراموشی نیست....
صحبت از لیاقت است .... !


در هجوم لحظه های پوچ جدایی ، سکوت تنها یادگار با تو بودن است


تمام عمر مرا مهر آشنایی برد
تمام عشق مرا داغ بی وفایی برد
گذشت عمر و نیامد نگار و من مردم
بگوش او برسانید از جدایی مرد .


چه قدر تلخ شده ای ... انقدر که حتی ... وقتی صدایت را می شنوم ... احساس می کنم ... دیگر دلم برایت نمی لرزد


فراق و دوریت دیوانه ام کرد
چو مجنون راهی ویرانه ام کرد
چنان داغی به دل ماند از جدایی
که با هر آشنا بیگانه ام کرد


نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد.
نمی دانم نداشتنت سخت تر است؛
یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد!!


دل واپسی من از نیامدنت نیست.....
می ترسم در پس این دل دل زدن ها بیایی و دگر نخواهمت......!


امشب دوباره یاد تو داغ دلم رو تازه کرد،،،
نبودنت کنار من غمهامو بى اندازه کرد.


نمیدونم، کی اون روز میاد که ما آدما بفهمیم هر خنده ای از دلخوشی نیست و هیچ غمی از این بالاتر که بغضی رو همرات داشته باشی که ،
نتونی حتی با گریه کردن و حرف زدن با نزدیک ترین کست از شرش خلاص شی!
شاید هم این یکی از قانونهای روزگاره


ماشقایق های طوفان خورده ایم،سیلی ناحق فراوان خورده ایم،ساقه ی احساسمان خشکیده است،زخم ها از تیغ و طوفان خورده ایم،هیچ کس ویرانیم را حس نکرد،وسعت تنهاییم را حس نکرد،درمیان خنده های تلخ من،گریه ی پنهانیم را حس نکرد ،درهجوم لحظه های بی کسی،درد بی کس ماندنم را حس نکرد.


همیشه درد از دیگران است ...
گاهی از نبودنــشان ،
گاه از بودنــشان


گویند که حافظ گفته ست :
" 'غم جدایی' و 'غم تنهایی' دو غم اند "
حال که من دچارم به هردو غم چه کنم ؟


دمی فکر رهایی را نکردم
خیال آشنایی را نکردم
جدایی را گمان کردم ولیکن
گمان این جدایی را نکردم


درست متر کن! آدم ها هم قد خودشان اند، نه هم قد تصورات تو


صحبت از انتظار کشنده نیست
صحبت از نا امیدی این دل است
که هیچ دلخوشی
به آمدنت ندادی اش


جدایی نقطه پایان ما نیست
کسی یاری گر ما جز خدا نیست
جدایی هم سرود دیگر ماست
کسی آگه ز راز ما دوتا نیست


دلبستگیت در دل من ریشه دوانید
نفرین به جدایی که بر این عشق تبر زد
تا دفن کنم خاطره ها را شده ام دفن
گیرم که بمیرم پس از این مرحله شاید


یه روز وقتی به گل نیلوفر نگاه میکردم ترس تموم وجودم برداشت که شاید منم یه روز مثل گل نیلوفر تنها بشم سریع از کنار مرداب دور شدم . حالا وقتی که مبینم خودم مرداب شدم دنبال یه گل نیلوفر میگردم که از تنهایی نمیرم و حالا میفهمم ... گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده


من ، تو ; ما
یادت هست ؟
تمام شد …
حالا : تو ، او ; شما
من هم به سلامت . . .


فکر می کردم تو همدردی....... اما نه ! تو هم دردی


زخمی به دلم مانده
دلت را قرض میدهی
امشب را مرحم باشد


من هیچ از تو فکر جدایی نمی کنم
من عشق را از تو گدایی نمی کنم
این مهر بین ما که خودت آفریده ای
از من دریغ کن،صدایی نمی کنم


به لب های تو می سازم کلامی
سرود آشنایی یا سلامی
ندارم جز غم عشق تو در سر
ولی افسوس که از من جدایی


بازیچه ی شبهای من
امشب چرا غرق غمی؟
از من جدایی رو نخواه
وقتی اسیر قلبمی
از من جدایی رو نخواه
وقتی که با تو ، ما شدم
وقتی که مرز عشق من
جا میشه از تو ، تا خودم


تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ
فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ


گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست
آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است


دانستی اگر سوز شبانروز مرا / دامن نزدی آتش جانسوز مرا
از خنده دیروز حکایت چه کنی / بازآی و ببین گریه امروز مرا


گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم


شانه هایم زیر بار غم شکست
شاخه های سبز امیدم شکست
عشق ما در شیشه فرهاد بود
عشق شیرین ریشه اش در باد بود
هیچ کس حرف صداقت را نزد
هیچ کس دل را بر این دریا نزد
یک نفر امروز در چشمم شکست
یک نفر بار سفر بست و گسست
یک نفر با خاطراتم دور شد
یک نفر با قصه ها محشور شد


در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟
نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی
برو بگذر از این بازار ، از این مستی و طنازی
اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی


یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن
در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن
هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود
لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن


اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفای بی مروت
غمم دادی و غمخوارم نکردی سروکارت به فردای قیامت


من همیشه تشنه ما بودم و تو همیشه از من سیر بودی


بیخودی به خودت زحمت نده!
این بذرهای تنفر که در دلم می کاری
هرگز جوانه نخواهد زد


شکستنی رفع بلاست..اما...باور نمیکند دلم


در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است
پوقتی با این انهدام  سخت از چشمانم  افتادی


می بوسم می گذارم کنار ، تمام ِ چیز هایی که ندارم را ،دست هایت را ، شانه هایت را ، عاشقی ات را  ،
همه را


مگر با باد نسبتی داری؟... چقدر شیبه تو یک لحظه آمد مرا پیچاند و رفت


تو بگو وقتی خواب بودم چه کسی مداد رنگیشُ برداشت و فاصله ها رو پٌررنگ کرد ؟؟


نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد. نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم. نگاهم کرد دل به او بستم. نگاهم کرد اما بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد


از او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد حتی حق آنکه دیگر دوستمان  نداشته باشد
نمی توان از او رنجشی به دل گرفت بلکه باید تنها از خود رنجید
که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که دوست ما را ترک کند ... و این خود دردی کشنده است ..


زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.....تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم


اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد


خیلی ها نفرین میکنن ... تلافی میکنن... اما نه ... نفرین من ... الهی اونی که دوستش داری تنهات نذاره ... تلافی من .... میرم تا به اون برسی ... سره راهت نباشم ... راستی ... قد من دوست داره ...؟


خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای و گفتم : فراموش ؛ یه چیزی ته قلبم خندید و گفت : یادمه


یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره . . .  این یادت نره . . .


حالا که رفتني شده اي طبق گفته ات
باشد، قبول...لااقل اين نکته را بدان:
آهن قراضه اي که چنان گرم گرم گرم
در مي تپيد، دلم بود...نا مهربان..


ما که رفتيم حالا تو ميموني و عشق جديد  
ميدونم چند روز ديگه ميشنوم جدا شديد


به نامردي نامردان قسم خوردم
که نامردي کنم در حق نامردان


الهي يکي پبدابشه رو دلت پا بزاره
هرچي که با من ميکني  يه روز به روزت بياره


دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد يک جا
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت ،
که بمانـد آن جا ، پـشـت يک پرده تـوري
که تو هر روز آن را به کناري بزني ...
دل من ساکن ديوار و دري ،
که تو هر روز از آن مي گـذري .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه يک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن مي نگري
راستي ، دل من را ديـدي ...؟!!


من آهنگ غريب روزگارم. غمي بي انتها در دل دارم. تمام هستي ام يک قلب پاکست. که آن را زير پايت مي گذارم.

ادامه مطلبو بزن...........


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:23 توسط تینا| |

ه سلامتی اونایی که از هر انگشتشون یه هـــنر میریزه

میرنجونن...

میشکونن...

میسوزونن...

لــه(لح) میکنن...

نابود میکنن...

وبیشتر به سلامتی"اونـــایی که جز دوست داشتن" این موجودات هنــــرمند با تمام وجودشون "هیچ هنر" دیگه ای ندارن...!



عزیزم من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم …
فقط دارم آروم آروم زمینو ترک میکنم واسه وقت کشی !




درســت ...
مـــثـــل وقـــتـــی کـــه عـــاشـــقـــت شـــدم
بــــاران مـــی بــــارد،
فـــــکــــر کــــنــــم
دوبــــاره یــــکــــی
عـــاشــــقــــت شــــده !!!


وقتی گرسنه ای یه لقمه نون خوشبختیه …
وقتی تشنه ای یه قطره آب خوشبختیه …
وقتی خوابت میاد یه چرت کوچیک خوشبختیه …
خوشبختی یه مشتی از لحظاته … یه مشت از نقطه های ریز که وقتی کنار هم قرار می گیرن یه خط رو می سازن به اسم زندگی !
قدر خوشبختی هاتونو بدونید !
 
ادامه مطلبو نخوندی....


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:1 توسط تینا| |

اس ام اس غمناک و دل شکسته..(sms)

www.parsnaz.ir

کمی گیجم کمی منگم عجیب است

پریده بی جهت رنگم عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش

 

برایت باز دلتنگم عجیب است


مثل آن مسجد بین راهی تنهایم…

هر کس هم که می آید مسافر است می شکند …..

.هم نمازش را، هم دلم را …

و می رود …

                                        بزن ادامه مطلبو تا بقیشو بخونی


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 11:44 توسط تینا| |

                                        

ز کويت رفتم و الماس طاقت بر شکستم // برو با يار خود بنشين که من بارِ سفر بستم

که بعد رفتنم جانا هزار افسوس خواهي خورد/// فلاني يار خوبي بود و من ،قدرش ندانستم

                                       

 

                                                    گرچه دوست نميخرد ما را به ريالي
                                                     ولي نفروشم تار مويش به جهاني

 

وقتي دلمو شکستي حس کردم بيشتر دوستت دارم
چون حالا دلم چندين تيکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت

                        بقیه جملات زیبا در ادامه مطلب

 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 11:38 توسط تینا| |

                                  اس ام اس دلتنگی !!(2)

نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

چگونه دست دلم را بگيرم ودر كنار

دلتنگيهايم قدم بزنم

در اين خيابان

كه پر از چراغ و چشمك ماشينهاست

...نه آقايان:

مسير من با شما يكي نيست

از سرعت خود نكاهيد

من آداب دلبري را نمي دانم

 

                 بقیه جملات احساسی در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت 11:29 توسط تینا| |

اسمس کنایه ای فوق العاده

به بعضی ها باید گفت :

دوست عزیز ، باطری موبایل من ماندگاریش بیشتر از Relationship توئه ...

.

.

پیامک کنایه ای دور زدن

چه بسا افرادی که حتی رانندگی بلد نیستند ولی به چه زیبایی "دور" زدن را بلدند !

.

.

اس آدم بی ارزش

مخاطب شعرهای من معشوقی است که هنوز به دنیا نیامده نه تویی که مدتهاست از دنیای من رفته ای ...

.

.

دوبیتی کنایه ای

دل صد چاک ما را تیغ ترحم بدرید
دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده
عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده

.

.

مسیج بی ارزش

خودم را گذاشتم جای تو ، دیدم کسی نیست جای من ...
.
.

اسمس آدم ضالم

نیازی به انتقام نیست فقط منتظر بمان ...
آن ها که آزارت می دهند سرانجام به خود آسیب می زنند و اگر بخت مدد کند خداوند اجازه می دهد تماشاگرشان باشی ...
.
.
یادت باشه :
بعضی از آدمها ارزش خاطره شدن هم ندارند ...
.
.

اونی که الان مال شماست ... هلاک ما بود ...
در حد ما نبود ، پاسش دادیم به شما ؛ مبارکتون باشه !
.
.

اسمس نامردی و بی معرفتی

من خودم را به تو تقدیم کردم و تو مرا به هیچ فروختی ...
چه معامله ی پایاپایی ...
.
.

جمله کنایه ای آدم های نمک نشناس

بعضیا کاری باهات میکنن که یادآوری تمام لطف هایی که در حقشون کردی ...
به شدت از خودت متنفرت میکنن !
.
.
این روزها به هرکی پر و بال بدی به جای اینکه باهات پرواز کنه ، واست دم در میاره ...

نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:38 توسط تینا| |

دل تنگیهامو بردار پیش خودت نگهدار
وقتی که تنها شدی منو به یادت بیار
.
.
.
.
وقت دل تنگ میشم پشت در قلبت هی در می زنم
پس هر وقت قلبت
میزنه بدون دلم برات تنگ شده
.
.
.
.
دلم !!!!!!!!!
درد میکنه ؟
نه !
میپیچه ؟
نه !
میسوزه ؟
نه !
پس چی ؟
دلم برات تنگ شده

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:نظـــــــــــــــــــــــــر,ساعت 19:32 توسط تینا| |

                                                اس ام اس سرکاری, مطالب خنده دار

دانشمندان شهر حیف نون اینا کشق کردند

“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند” !

 

••••••••••••••اس ام اس خنده دار•••••••••••••

 

خر کردن چیست ؟

ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد ، برای انجام کاری احمقانه !

 

••••••••••••••اس ام اس خنده دار•••••••••••••

 

ضرب المثل جدید

“نه خوردیم نون گندم ، نه دیدیم دست مردم” !

 

••••••••••••••اس ام اس خنده دار•••••••••••••

 

دیروز به مردِ عشق گفتی : مرده !

حالا چه شده که او دلت را برده ؟

از کله من هوش و ذکاوت رفته ؟

یا اینکه به کله تو چیزی خورده ؟!

 

••••••••••••••اس ام اس خنده دار•••••••••••••

 

                                اگه میخوای بخندی رو ادامه مطلب کلیک کن


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:نظر یادت رفت,ساعت 19:28 توسط تینا| |

                                          

به نظرتون اگه ایرانسل بفهمه اس ام اس هاشو نخونده پاک میکنم، ناراحت میشه؟!





 به یارو میگن با پ جمله بساز میگه : پ نه پ. میگن پ نه پ مگه جمله ست؟ میگه: پ نه پ!!!

 

بقیه مطلبهای زیبا و خنده دار در ادامه مطلب..


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:18 توسط تینا| |

 

 


فوووووووت …..

فووووووووت ….
فوووووووت …..
فووووووووت …
فوووووووت ….
بیا شعما رو فوت کن !!!
تولدت مبارک !!!

 

 


امروز با شکوهترین روز هستیست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد
و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد
به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی تولدت مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دوباره روز تولدت رسید
روزی که غصه سراغم نمیاد
روزی که دستای تنهایی من
بیشتر از همیشه دستاتو میخواد
تولدت مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در بــــــــاغ جهان، دلم گلی می جوید

امروز گل سپیــــــــــده ات می روید . . .

امروز دلـــــــــم دل ای دل ای میخواند،

چون میلاد تو را خـدا مبارک گویـد.

تولدت مبارک

 

                                           بقیه جملات زیبا در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:نظر,یادتون,نره,ساعت 19:9 توسط تینا| |

این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم

خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بكنم

سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم

این جمله رو اینقد میگم تا كه فراموشت كنم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی

خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی

خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم

خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار / منو از خاطره کم کن ، تا ابد خدا نگهدار . . .

:::.. به ادامه مطلب مراجعه فرمایید ...:::


                                   بقیه اسمس های زیبا در ادامه مطلب...


گفتم نرو عزیزم ، پا رو دل من نذار

نذار تنها بمونم اشک منو در نیار

گفتم چطور بسازم من با غم انتظار

فقط یه جمله گفتی ، اونم خدا نگهدار

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 همیشه  از همان  ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم  و كابوس

 خداحافظی را میدیدم اكنون شد آنچه نباید میشد  ... خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای…که دور دور رفته ای…ا

ما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم…و اشکهای

خداحافظی را !!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم…پس چرا …

زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی…برای

خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!

 


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

 


شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم

خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم

در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

 

حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات

باشد، قبول...لااقل این نکته را بدان:

آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم

در سینه می تپید،

            دلم بود...

                نا مهربان..  خداحافظ

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی

 را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


خداحافظ ای قصه ی عاشقانه

خداحافظ ای آبی روشن دل

خداحافظ ای عطر شعر شبانه

خداحافظ ای همنشین همیشه

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته

تو تنها نمی مانی ای مانده بی من

تو را می سپارم به دل های خسته

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

تو را می سپارم به دامان دریا

اگر شب نشینم اگر شب شکسته

تو را می سپارم به رویای فردا

به شب می سپارم تو را تا نسوزد

به دل می سپارم تو را تا نمیرد

خداحافظ ای بر غبار دل من

خداحافظ ای ای سایه سار همیشه

اگر سبز رفتی، اگر زرد ماندم

خداحافظ ای نوبهار همیشه

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


پرستو ها چرا پرواز کردید

جدایی را شما آغاز کردید

خوشا آنانکه دلداری ندارند

به عشقو عاشقی کاری ندارند

خداحافظ برای تو  رهایی

برای من فقط درد جدایی

خداحافظ برای تو چه آسان

ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان

خداحافظ

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خداحافظ طلوعم

خداحافظ غروبم

خداحافظ تو ای تنها امیدم

خداحافظ تو ای تنها امیدم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خدانگهدار عزیزم

اما نمیشه باورم

توی چشام نگاه نکنین لحظه های آخرم

آخه چطور دلم بیاد

چشماتو گریون ببینم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

میرم ولی این و بدون

چشم انتظارت میشینم

میرم ولی گریه نکن

نذار از عشقت بمیرم

اگر توو اوج بی کسی

با عکست آروم بگیرم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

میرم ولی بدون یکی

خیلی تو رو دوست داره

یکی که از دوریه تو

سر به بیابون میزنه

خدانگهدار عزیزم

خدانگهدار عزیزم

دارم میرم از این دیار

اینجا کسی منو نخواست

تو هم منو تنها بذار

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

می‌روم شاید كمی حال شما بهتر شود

می‌گذارم با خیالت روزگارم سر شود

خدا حافظ برای همیشه

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:40 توسط تینا| |

                       

¤*¨¨*¤.¸¸…¸.¤
¸.♥.PERSPOLIS.♥.
.¸.¤*¨¨*¤.¸¸.¸.¤*
..
…☻
…..▌
…./.

.

.

.

امسال پرسپولیس چند تا گل به استقلال میزنه ؟

فال گیر: به زار ببینم….

والا تعدادش انقدر زیاده تو فنجون جا نمیشه دید ! باید با پارچ ببینم !!

.

.

.

به استقلالیه میگن درد عشق بدتره یا درد دندون ؟

میگه هنوز تو دربی ۶ تا گل نخوردی !!

.

.

.

محمد نوری:

این بار طوری گل می زنیم که با فوتوشاپ هم مردود نشود !

.

.

.

چه خوش گفت فردوسی پور در نود /  که قرمز به آبی برنده شود

میازار اس اس که کیسه کش است /  که دل دارد و بر همینش خوشست

چو شش تا بخوردست از روزگار / دگر آبیان را نماندست قرار

تو کز محنت دسته سه بی غمی / سرافراز و سرخی، بخندا همی

توانا بود هرکه قرمز بود /  ز شیشتا دل شیر غران بود !

.

.

.

برنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) پرسپولیس

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ استقلال !

.

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:قرمزا,ساعت 19:56 توسط تینا| |

ﺑﻨﺎﻡ ﺍﺳﺘقلال ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ

¤*¨¨*¤.¸¸…¸.¤
¸..ESTEGHLAL..
.¸.¤*¨¨*¤.¸¸.¸.¤*
..
…☻
…..▌
…./...

.

.

.

الا فرهاد غزال تیز پایم / مکن سوراخ لنگ با وفایم

منم شیث رضایی پرسپولیسی/ نما رحمی بحال ناله هایم

ته جدول نشسته مات و زارم / ازین ماتی بگو کی در می آیم

تو گفتی آی بدو بسکه دویدم / شکسته ساق های هر دو پایم !

.

.

.

برنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) استقلال

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ پرسپولیس!

.

.

.

غم قفس به کنار

آنچه عقاب را میمیراند ، شاخ بازی تیم های انتهای جدول است !

.

.

.

شنیدم دارن یه قانون جدید میذارن که فوتبال از ثانیه هشت شروع بشه

آبروی تیم های زود گل خور نره !

.

.

.

از یه پرسپولیسی میپرسن رفت و برگشت باختن به استقلال بدتر بود

یا نداشتن قهرمانی تو آسیا ؟

میگه : تا حالا از مس سرچشمه ثانیه ۷ گل نخوردی !

.

.

.

در آستانه ببازی استقلال و پرسپولیس قیمت ایزی لایف به شدت گران شد.

کارشناسان دلیل این افزایش قیمت را

تقاضای زیاد پرسپولیسی ها برای روز  دربی میدانند !

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:استقلال,ساعت 19:50 توسط تینا| |

عکس, تصویر, منبع اس ام اس احساسی جدید   شعر و متن احساسی

کمـــــی دورتــر بـایست …
لطفـــــــــا ً !!
من  دیــوانه  تــر از آنــم …
کــه بی هــوا ،
در آغـوشت  نگیــرم … !
.
.
.
تو چه با صلابت حکم میدهى که،
حواست را جمع کن،
و من میمانم،
که چگونه جمعش کنم،
وقتى تمامش پیش توست …!
.
.
.
چشمهای تــو ، یک مرضِ مسری دارند
هربار نگاه می کنم …
تب می کند ، وجودم …
.
.
.
دلم اگر برای تو تنگ می شود …
ببخش !
روزم اینگونه قشنگ می شود …
.
.
.
من و تو از همان روز اول،
محکوم به از دست دادن بودیم!
تو، همان یک ذره احساست را…
و من…
تمام زندگی ام را!
.

سایر نوشته های جذاب عاشقانه در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 10:58 توسط تینا| |

                       عکس, تصویر, اس ام اس عاشقانه جدید و ناب

از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
.
.
.
کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود …
.
.
.
یه نفر یه جایی تنها روز و شب از تو میگه از تو میخونه
واسه تو می نویسه
اما تو نیستی تو نمیشنوی
و نمیدونه چی میشه و همش ای کاش و ای کاش …خسته شده خدایا ….
فقط تو میتونی به دادش برسی
بیا و بمون کنارم واسه همیشه… نگو  نمیشه …
.
.
.
فقط گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی همه انسانها کافیست
این نگاه را برایت آرزو میکنم …
.
.
.
می نویسم: ” د ی د ا ر”
تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار

 

اس ام اس جدید در ادامــــه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 10:53 توسط تینا| |

عکس, تصویر, اس ام اس غم انگیز عاشقی و دلشکستگی

یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن

در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن

هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود

لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن . . .

بقیه جملات زیبا در ادامه مطلب............


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 10:49 توسط تینا| |

بوسه ام را می گذارم پشت در / قهرکردی , قهرکردم , سر به سر

تو بیا , در را تماما باز کن / هر چه میخواهی برایم ناز کن

من غرورم را شکستم , داشتی ؟ / آمدم , حالا تو با من آشتی ؟

.

.

.

چی میشد تو  هم منو دوستم میداشتی نا زنین / جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین

حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم / طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین . . .

.

.

.

به خاطر یافتن مقصر ، زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.

بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند

خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند . . .

.

.

.

قهر مکن ای فرشته روی دلارا / ناز مکن ای بنفشه موی فریبا

طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین / چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا

ناز تورا میکشم به دیده منت / سر به رهت مینهم به عجز و تمنا . . .

.

.

.

همیشه رفتن بهترین  نیست

گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست

چه قهر باشیم چه آشتی

اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .

.

.

.

بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی / به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی

دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون / ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن . . .

.

.

.

بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم / بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم

بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم / بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم . . .

.

.

.

از تو به یک حرف ناروا نکشم دست / وز سر راه تو دلربا نکشم پا

عاشق زیباییم اسیر محبت / هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا . . .

.

.

.

یه روزی گله کردم من از عالم مستی / تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی

من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید / تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید

پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم / آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم . . .

.

.

.

مهم نیست کی مقصر است

باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است

در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم

تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم

پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر

بقیه پیامک های قهر و آشتی در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,ساعت 10:44 توسط تینا| |

خیلی وقت است که کــــات گفته ام . . .
ولی تو همچنان برایم بــــازی میکنی . . .
.
.
.
آن روز ها هیچ چیزمان به هم نمیخورد ،
اما الان حسابی حالم از تو به هم می خورد . . .
.
.
.
این روزها قدم که میزنم ، منحرف میشوم به سمت چپ !
در قلب من چیزی سنگینی می کند مدام …
باید بیرون بیندازمت …
.
.
.
واقعا چه فایده ؟
بالای خط فقر باشی و زیر خط فهم …
.
.
.
می دونی چیه رفیق؟
اگه از زندگی کسی می ری بیرون
، سعی کن کامل بری بیرون
حتی پوست تخمه هاتم جمع کنی با خودت ببری…
.
.
.
مقصر خود ماییم
عشق را به کسانی ارزانی میکنیم که
از زندگی ، جز آب و علف روزانه، نه میفهمند , نه میخواهند!

.

اس ام اس های تیکه دار جدید در ادامــه مطلب


 


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:,ساعت 21:40 توسط تینا| |


Power By: LoxBlog.Com